alikocholo

Thursday, February 21, 2002

مي دونيد چيه من نوشته هام رو توی د�ترم مي نويسم با اينکه سريع و راحت تايپ میکنم ولی حالش ندارم که تايپ کنم يعنی کو.. گشاديم می شه

لان سا عت 3:32 دقيقه است داشتم يواشکی يه کاری می کردم که که بابام بيدار شد شانس اوردم ن�هميد.

Sunday, February 17, 2002

اه آدم حال خودشم نمي �همه اصلا انگار تو دنيا ما ترکی صحبت می کنيم بابا نه نه جان نمان هم حر�های مارو نمی �همه آخه بريم به کی بگيم

Friday, February 01, 2002

اين دخترها عجب مو جوداتی هستند معلوم ن�ست يعنی ما که با لا خره ن�هميديم از سکس خو ششون م�ياد يا نه ندا هم با اين حر�هاش!!!!
چه حر�ا چه چيزا آدم شاخ در مياره
البته آدم نه ما!!!!!!

سلام آقا (شايدم خانوم) ما که نمی دونيم به هر حال ما ه هر روزی شديم از �ردا